loading...
آوا کُرد
آوا بازدید : 13 پنجشنبه 09 خرداد 1392 نظرات (0)

 غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی.  « راننده میگه من که چیزی نگفتم.غضنفر می گه بعدا که می گی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ « میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر شب عروسیش غذا گیرش نمیاد قهر می کنه می ره ..

.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر با دوســــ.ت دخــــ.ترش رفته بوده بیرون یه دفعه می خوره  زمین واسه این که کم نیاره می گه حرکتو حال کردی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر با کُت وزیر شلواری تو خونشون نشسته بوده. ازش می‌پرسند: « واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد! میپرسن: پس چرا دیگه زیر شلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. غضنفر  « میگه: ببخشید میشه جمعتر وایسین نون به ما هم برسه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. « فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکشه میره مرحله بعد. « از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر از زمین و زمان گله می کرده می گه: چه دنیای بدی شده ادم  « نمی تونه به هیچکس اعتماد کنه از صبح تا حالا از 10نفر ساعت پرسیدم هر کدوم یه چیز می گن نمی دونم حرف کدوم رو باور کنم؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفرا برای کمک به زلزله زده ها یه بازی فوتبال دوستانه میزارن توی شهرشون البته با  بلیت رایگان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 غضنفر اسم نویسی میکنه واسه موبایل… میگه: خدا کنه نوکیا در بیاد ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

غضنفر مى ره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابائه دختره شاکى میشه میگه: « مردیکه ی خر این چیه؟ غضنفر:میگه احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت شماست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 بچه ی غضنفر به باباش میگه: بابا چرا ما هم مثل بقیه با هواپیما نمیریم کانادا؟ « غضنفر میگه: خفه شو بچه، شنا کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 به غضنفر میگن اگه دنیار رو بهت بدن چه کار میکنی میگه من فعلا می خوام ادامه تحصیل بدم...

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از غضنفر می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه: آخه  پیاده خیلی راهه..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه غضنفر می بینن طناب بسته به کمرش میگن چرا اینکارو کردی ؟ میگه می خوام خودکشی  کنم! میگن چرا دور کمرت؟ میگه بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خونه اونایی هم که دارن گذاشتن رو  پشت بوم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک غضنفر نصف شب توی خیابون رانندگی می کرد که یک دفعه ترمز نمیگیره از اون طرف  یک کامیون می اومد غضنفر به بقل دستی اش که خواب بود گفت: اصغر بلند شو این تصادف رو ببین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر می گن اون جهنمه اون بهشت کدومشو می خوای بری. غضنفر می بینه  « جهنم خیلی ردیفه و کلی حوری ریختن توشو دار و درخت و از این حرفا. میگه می رم جهنم. تا پاشو میزاره آتیش و این حرفا میریزه سرش. میگه چی شد. می گن آخه چند وقت بود کسی نمی اومد اینجا رفته بود رو اسکرین سیور

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟ میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه  « افتاد...میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکست افتاد. بهش میگن اون موقع مرد؟؟میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد. میگن:خوب ایندفعه مرد ؟ غضنفر میگه:نه بعد افتاد رو سقف گاراژ،سقف خراب شد! بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟ میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر کیس کامپیوترشو می بره نمایندگی میگه: آقا این این خرابه می پرسن چرا؟ « جواب میده: چند روزه جا لیوانیش بیرون نمی آد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن با نجیب جمله بساز. میگه شلوار من نه زیپ داره نه جیب...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

داریوش میاد ایران، ملت کلی تحویلش میگیرن، داریوش حال میکنه، میگه چی واستون  « بخونم؟ غضنفر داد میزنه: ابی بخون.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خارجیه داشته غرق میشده داد میزنه Help غضنفر میگه: خاک تو سرت، اگه بجای کلاس زبان  « میرفتی کلاس شنا، غرق نمیشدی.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میاد تهران،‌ یه دختر خوشگل میبینه،‌ میگه: این دوســـــ.ـــت دخــــ.ــتر که میگن شمایی؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر می‌رسه، می‌خورنش..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میخواسته دور کمرشو اندازه بگیره، خط کشو میکنه تو نافش، ضرب در عدد 3.14  میکنه...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر قلکش پر میشه، 500 تومن سر میده، با یه قلک نو عوض میکنه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


  غضنفر انگشتشو میکنه تو نافش، ریست میشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * غضنفر سرش رو بی آب شامپو میکنه. میگن چرا بی آب؟ میگه: چون روش نوشته مخصوص موهای  خشک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 غضنفر میره لایه ازون رو بدوزه، اما بر نمیگرده. میبینن لایه ازون رو از بیرون دوخته

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر آنتی بیوتیکشو سر وقت نمیخوره، ازش میپرسن چرا؟ میگه: میخوام میکروبها رو  غافلگیر کنم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره بقالی میگه: نوشابه خانواده دارین. بقاله میگه: آره. غضنفر میگه: به مجرد ها هم میدین؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن: دو دو تا؟ میگه: بیخیال. کلمه بگو جمله بسازم..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 غضنفر سوار تاکسی میشه درو نمیبنده. راننده میگه: درو ببند. غضنفر میگه: زرنگی؟ « میخوای دربست حساب کنی؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر توالت میساخته. آجر کم میاره. اوپن میسازه..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر شماره تلفن پیدا میکنه. زنگ میزنه میگه: من شماره تونو پیدا کردم. آدرس بدین  « تا واستون بیارمش.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر تاکسی دربست میگیره. از پنجره سوار میشه...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر ریش بزی میزاره. دچار بحران شخصیتی میشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن: سه تا فوتبالیست نام ببر. میگه: علی دایی، علی کریمی، فرار مهدوی کیا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 59
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 131
  • بازدید سال : 382
  • بازدید کلی : 11,299