غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. « راننده میگه من که چیزی نگفتم.غضنفر می گه بعدا که می گی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ « میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر شب عروسیش غذا گیرش نمیاد قهر می کنه می ره ..
.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر با دوســــ.ت دخــــ.ترش رفته بوده بیرون یه دفعه می خوره زمین واسه این که کم نیاره می گه حرکتو حال کردی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر با کُت وزیر شلواری تو خونشون نشسته بوده. ازش میپرسند: « واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد! میپرسن: پس چرا دیگه زیر شلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمیرسه، بقیه برن. غضنفر « میگه: ببخشید میشه جمعتر وایسین نون به ما هم برسه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. « فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکشه میره مرحله بعد. « از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر از زمین و زمان گله می کرده می گه: چه دنیای بدی شده ادم « نمی تونه به هیچکس اعتماد کنه از صبح تا حالا از 10نفر ساعت پرسیدم هر کدوم یه چیز می گن نمی دونم حرف کدوم رو باور کنم؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفرا برای کمک به زلزله زده ها یه بازی فوتبال دوستانه میزارن توی شهرشون البته با بلیت رایگان
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر اسم نویسی میکنه واسه موبایل… میگه: خدا کنه نوکیا در بیاد ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر مى ره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابائه دختره شاکى میشه میگه: « مردیکه ی خر این چیه؟ غضنفر:میگه احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت شماست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بچه ی غضنفر به باباش میگه: بابا چرا ما هم مثل بقیه با هواپیما نمیریم کانادا؟ « غضنفر میگه: خفه شو بچه، شنا کن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن اگه دنیار رو بهت بدن چه کار میکنی میگه من فعلا می خوام ادامه تحصیل بدم...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از غضنفر می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه: آخه پیاده خیلی راهه..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه غضنفر می بینن طناب بسته به کمرش میگن چرا اینکارو کردی ؟ میگه می خوام خودکشی کنم! میگن چرا دور کمرت؟ میگه بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم !!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زن: مرد چرا کولر نمی خری ؟ غضنفر: به درد نمی خونه اونایی هم که دارن گذاشتن رو پشت بوم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک غضنفر نصف شب توی خیابون رانندگی می کرد که یک دفعه ترمز نمیگیره از اون طرف یک کامیون می اومد غضنفر به بقل دستی اش که خواب بود گفت: اصغر بلند شو این تصادف رو ببین
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر می گن اون جهنمه اون بهشت کدومشو می خوای بری. غضنفر می بینه « جهنم خیلی ردیفه و کلی حوری ریختن توشو دار و درخت و از این حرفا. میگه می رم جهنم. تا پاشو میزاره آتیش و این حرفا میریزه سرش. میگه چی شد. می گن آخه چند وقت بود کسی نمی اومد اینجا رفته بود رو اسکرین سیور
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟ میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه « افتاد...میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکست افتاد. بهش میگن اون موقع مرد؟؟میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد. میگن:خوب ایندفعه مرد ؟ غضنفر میگه:نه بعد افتاد رو سقف گاراژ،سقف خراب شد! بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟ میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر کیس کامپیوترشو می بره نمایندگی میگه: آقا این این خرابه می پرسن چرا؟ « جواب میده: چند روزه جا لیوانیش بیرون نمی آد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن با نجیب جمله بساز. میگه شلوار من نه زیپ داره نه جیب...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
داریوش میاد ایران، ملت کلی تحویلش میگیرن، داریوش حال میکنه، میگه چی واستون « بخونم؟ غضنفر داد میزنه: ابی بخون.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خارجیه داشته غرق میشده داد میزنه Help غضنفر میگه: خاک تو سرت، اگه بجای کلاس زبان « میرفتی کلاس شنا، غرق نمیشدی.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میاد تهران، یه دختر خوشگل میبینه، میگه: این دوســـــ.ـــت دخــــ.ــتر که میگن شمایی؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میرسه، میخورنش..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میخواسته دور کمرشو اندازه بگیره، خط کشو میکنه تو نافش، ضرب در عدد 3.14 میکنه...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر قلکش پر میشه، 500 تومن سر میده، با یه قلک نو عوض میکنه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر انگشتشو میکنه تو نافش، ریست میشه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * غضنفر سرش رو بی آب شامپو میکنه. میگن چرا بی آب؟ میگه: چون روش نوشته مخصوص موهای خشک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره لایه ازون رو بدوزه، اما بر نمیگرده. میبینن لایه ازون رو از بیرون دوخته
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر آنتی بیوتیکشو سر وقت نمیخوره، ازش میپرسن چرا؟ میگه: میخوام میکروبها رو غافلگیر کنم!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره بقالی میگه: نوشابه خانواده دارین. بقاله میگه: آره. غضنفر میگه: به مجرد ها هم میدین؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن: دو دو تا؟ میگه: بیخیال. کلمه بگو جمله بسازم..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر سوار تاکسی میشه درو نمیبنده. راننده میگه: درو ببند. غضنفر میگه: زرنگی؟ « میخوای دربست حساب کنی؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر توالت میساخته. آجر کم میاره. اوپن میسازه..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر شماره تلفن پیدا میکنه. زنگ میزنه میگه: من شماره تونو پیدا کردم. آدرس بدین « تا واستون بیارمش.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر تاکسی دربست میگیره. از پنجره سوار میشه...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر ریش بزی میزاره. دچار بحران شخصیتی میشه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن: سه تا فوتبالیست نام ببر. میگه: علی دایی، علی کریمی، فرار مهدوی کیا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *